موضوعات این مطلب :
دانلود رمان
,
نویسنده : کنت منت کریستو کاربر انجمن نودهشتیا
خلاصه داستان :
این همیشه عشق نیست که میتونه سرآغاز یه داستان باشه یه انتقام هم میتونه … انتقامی که سالهاست منتظرشه .
یه گروه خلاف کار که کارشون قاچاق مواد مخدره و یه جورایی هم دنبال انتقام از یه شخصی هستن .
دوتا پلیس شر و شیطون که عاشق هیجان و بزن بزنن ، مسئولیت این پرونده رو به عهده میگیرن ولی از قضا انتقام گروه یه جورایی بهشون مربوط میشه …
دانلود
قسمتی از متن رمان :
ماهان: پاشو
-ماهان ول کن حال ندارم
ماهان: پاشو صبحونتو بخور
-نمیخورم
ماهان: پاشو سرهنگ بدبختمون میکنه ها
-خودم جوابشو میدم
ماهان: اصلا به جهنم من رفتم
صدای در اومد..آخیش رفت راحت شدما..باز صدای در اومد..خدایا این همه درجه چرا یه ذره شانس ندادی؟
ماهان:بپاش
- نمیپاشم
-پس من برتو میپاشم
اینو گفت و کلی آب یخ روم خالی کرد.یهو از زیر پتو اومدم بیرون و باشوک به سر و لباسم دست میکشیدم
یهو دیدم ماهان کنار تخت با یه لبخند پیروزمندانه داره نگام میکنه پارچ آب هم دستشه یه نگا بهش کردم
که یعنی ماهان الان میگیرم میکشمت .کم کم لبخندش محو شد و عقب عقب رفت و پارچ رو گذاشت رو میز
منم تو خونه افتادم دنبالش حالا ماهان بدو من بدو
ماهان: جون داداش خو بیدار نمیشدی چیکار کنم بی خیال دیگه
- عمرا ولت کنم باید حسابتو برسم